-
چنین که دست تطاول به خود گشاده منم !
پنجشنبه 24 مهرماه سال 1382 21:02
مدتی است نوشتن برایم سخت شده، نه اینکه چیزی را ارزش برای نوشتن نمی یابم که موضوعات زیادند، اما حوصله کم و فکر مخدوش مانع است. این چند روز هم خواستم اگر نمی نویسم آن کار پرفایده تر در این دنیای وبلاگ یعنی نقل قول و لینک دادن را انجام دهم، لینک ها را مرتب به روز کردم و تکه هایی به انتخابم قرار دادم از نوشته های دیگران...
-
عجایب چهار گانه !
چهارشنبه 23 مهرماه سال 1382 17:01
ابراهیم نبوی، سخن امروز : « فرض کنید انشاء الله اسلام انقلابی در جهان ریشه بدواند و جمهوری اسلامی تمام امور جهان از جمله جایزه نوبل را در اختیار بگیرد. برندگان دوره آینده به شرح زیر خواهند بود: جایزه ادبی نوبل به حسین شریعتمداری بخاطر اثر ادبی آن نمایندگان گاو بودند. جایزه جنگ نوبل به سردار صفوی بخاطر تلاش بی وقفه اش...
-
دیگه هیچی مثل قبل نمی مونه ...
چهارشنبه 23 مهرماه سال 1382 14:19
« خسته ام. خیلی خسته. امشب ساعت 9 شب می ریم فرودگاه. زنا با روسریای سفید، مردا با پیرهنای سفید. هممون یکی یه شاخه گل رز سفید می گیریم دستمون. همون. همه مردم ایران. حتی اگه نتونه کسی بیاد ته دلش خودشو اونجا می بینه با یه شاخه گل رز سفید. این اتفاق شاید دیگه هیچوقت تو تاریخ ایران تکرار نشه. هممون می ریم به استقبال شیر...
-
تبعات نوبل
دوشنبه 21 مهرماه سال 1382 05:32
« اعطای جایزه صلح نوبل به خانم شیرین عبادی چنانچه در رژیم پهلوی صورت می گرفت قطعاً با پیام تبریک بالاترین مقام مملکتی مواجه می شد و چه بسا حکومت یک هفته را نیز جشن ملی در کشور اعلام می کرد. اما در عالم بدیهیات قدر مسلم آنست که در رژیم پهلوی بواسطه همسوئی جهتگیری سیاسی این رژیم با منویات دولتهای غربی، هرگز نوبلی دال بر...
-
کافه بلاگ
شنبه 19 مهرماه سال 1382 20:20
کافه بلاگ به روایت (سام - وندا - رضا) : « فکر اولیه کافه بلاگ کمتر از سه ماه پیش به وجود آمده و سه جوان به نامهای هومن و بابک و مازیار به کمک هم این کار جالب را انجام داده اند. گپ دوستانه ما با کافه بلاگیها اینگونه شروع میشود. سام: اصلا نیازی به همچین جایی برای وبلاگی ها هست؟ منظورم اینه که وبلاگ خودش دنیایی داره که...
-
صلح نوبل، نوبل صلح
شنبه 19 مهرماه سال 1382 05:32
اول از همه دریافت این جایزه را به همه آزادیخواهان ایرانی تبریک می گویم. می شود به جرات گفت اعتبار و عظمت این جایزه به حدی است که بتوان آن را بزرگترین افتخار تاریخ مبارزات ملت ایران نام نهاد. من به شدت علاقه مند بودم این جایزه همانطور که خیلی ها پیشبینی می کردند از آن بزرگ مردی دیگر یعنی هاشم آغاجری می شد. اما از دیدن...
-
سخنی با ضجه های قلم
پنجشنبه 17 مهرماه سال 1382 04:19
مرتضی نوشته : « حقیقت ماجرا این هست که من در جایگاهی از لحاظ حقوقی نیستم که بخوام در این مورد از کسی دفاع کنم یا حتی بدلیل عدم علم و دید نسبت به حقایق این مسئله بخواهم وارد ریزه کاری ها بشوم و با این کار گناه دیگران را بخرم. دفاع های زیادی بر له یا علیه این حکم خوندم و خودم حرف هائی داشتم که مقداریش هم بر مانیتور نقش...
-
میکونوس، نقطه عطفی برای دانستن
چهارشنبه 16 مهرماه سال 1382 06:14
نمی دانم داستان دادگاه میکونوس یادتان هست؟ من که به خوبی می توانم به خاطرش آورم. از زمانی که هنوز خیلی کوچک بودم تا بتوانم عناصر را مجزا بررسی کنم و نتیجه ای را به تحلیل ترکیب کنم. یعنی سال 92 که اتفاق افتاد. آن روز ها مردم هنوز آنقدر به این حکومت بی اعتماد نشده بودند که یک چنین اتهام بزرگی را به راحتی قبول کنند....
-
نوزادان بلاگر !
دوشنبه 14 مهرماه سال 1382 21:43
امروز بالاخره سر غیرت آمدم این اتاق بیچاره را یک خورده مرتب کردم. شده بود درست شبیه جنگلهای آمازون، از همه افراد خانه هم درش چیزهایی یافته می شد ! بنابراین از صبح، ببخشید ظهر (!) ساعت 12 که بیدار شدم تا یکی دو ساعت پیش به طور منظم ولی پراکنده وقت ما به این امر خطیر مشغول گردید. الان هم کلی احساس راحتی می کنم و می...
-
خواب در چشم ترم می شکند...
یکشنبه 13 مهرماه سال 1382 15:41
ابراهیم نبوی : « تلفنش با اضطراب زنگ می زند و می پرسد: از تهران خبر داری؟ می پرسم: از چه؟ می گوید: محسن سازگارا، محسن. جلو چشمم چشمهایی پر از عسل جلوه می کند و لبخندی بر صورتش که انگار هرگز تمام نمی شود. چشمهای محسن است که باهوش و جذاب خیره می شود به من و می گوید: من که می دونم اینها صلاحیت من رو برای انتخابات رد می...
-
لینک دونی، طراحی و باقی قضایا
یکشنبه 13 مهرماه سال 1382 04:07
این چند روزه بیشتر مشغول ور رفتن با مووبل تایپ و درست کردن قالب جدید برای اینجا گذشت. از طرفی می خواستم به احترام محمود نوشته های این چند روز مربوط به او باشه که فعلا چیز زیادی پیدا نکردم و نشد. ولی در بالا پایین کردن های مووبل تایپ، چیزهای جالب زیادی کشف کردم تاحدی که سر تسلیم در برابر خالق این سیستم مدیریت محتوی...
-
احمد محمود
پنجشنبه 10 مهرماه سال 1382 21:04
توضیح : در صورت دیده نشدن عکس به اینجا بروید.
-
با علی اعطا
سهشنبه 8 مهرماه سال 1382 20:28
مقدمه : این را چند روزی پیش نگاشتم برای کسی که دسترسیش میسر نشد، پس بیجا ندیدم بهانه اش کنم به آشناییتان با یکی از نزدیکان محمود، پسر برادر، علی اعطا . سالروز مرگ نویسنده هم نزدیک است به نزدیکی روز پنج، روز آخر از هفته. محمود در ادامه جفایی که در روزگار حیات دریغش نکردند در روزگار فراق هم کسی به انتشار کنجی در این...
-
فوتبال از جنسی دیگر !
دوشنبه 7 مهرماه سال 1382 18:29
هرکس تونست حدس بزنه این تصویر مربوط به کدام مسابقه فوتبال هست پیش من یک جایزه داره ; ) تیم ملی نوجوانان نیجریه ؟ لیگ قهرمانی کلمبیا ؟ بسیجی ها آمازون ؟! نه، هر چی فکر کنید نمی تونید بفهمید این تصویر بانوان محترم تیم ملی زنان نیجریه هست، در حال گرم کردن ! این که چرا این ها همشون قیافشون با مردان فوتبالیست آفریقایی فرقی...
-
لینک دونی موضوعی، ایده جدید
یکشنبه 6 مهرماه سال 1382 23:35
امشب برایتان یک ایده جدید می خواهم صادر کنم. چه فکر کرده اید، ایده صادر کردن فقط باید کار بزرگان باشد ؟ نه ، من هم می توانم با کمی فکر و یک کم چرخ زدن این ور و آن ور نظریه جدید و جهان شمولی بدهم که چه بسا بگیرد و ما را این وسط چیزی رسد ! اما خوبی ایده های من این است که اکثرا تئوریک باقی می مانند و یک نفر هم که باید...
-
گشت و گذار اینترنتی
یکشنبه 6 مهرماه سال 1382 03:17
چند تا لینک با توضیحاتی مختصر : ------------------------------------------- - وب کم آن لاین . دوربینی که به صورت آن لاین و ۲۴ ساعته از ساحل سانتا مونیکا، لس آنجلس تصویر پخش می کند. + دوربین آن لاین در حاهای دیگر صفا در ال . ای : « یک WebCam همیشه آنلاین هست که من توی ایران که بودم هر از چند گاهی سری بهش میزدم. چندین...
-
لذت رها شدن در لحظه
شنبه 5 مهرماه سال 1382 03:56
جدیدا به این نتیجه رسیده ام برخورد با هر پدیده ای تنها زمانی بهترین نتیجه و تاثیر را خواهد گذاشت که بدون پیش فرض و ناگهانی باشد. برای واقع شدن در یک میدان و جریان بهترین حالت خنثی بودن است، داشتن تمایل و بار تنها نیروی میدان را دفع و منحرف می کند و مانعی خواهد بود برای رسیدن امواج خلق شده آن پدیده به صورت خالص. این...
-
آنم آرزوست !
پنجشنبه 3 مهرماه سال 1382 03:58
یکی دو روزه بیشتر وقتم با html و طراحی می گذره. واقعا لذت بخش و نشاط آوره و برای من هرچند وقت یک بار لازم. چون آدمی که به صورت حرفه ای کاری را دنبال نکنه هرچقدر هم توانایی ها و علاقه اش زیاد با شد باز هم کامل نیست و ممکن خیلی زود از آن حالت خارج بشود. منظورم از کار حرفه ای کار برای پول هست یعنی وابستگی به کار. برای من...
-
تکه های گمشده
سهشنبه 1 مهرماه سال 1382 00:52
نمی دانم تا حالا این حس را پیدا کردید که دوست داشته باشید دیگه ننویسید، فقط بخونید تا جایی که خوابتون بگیره برید بخوابید. تا ته ذهنتون را پرکنید از اون نوشته هایی که انگار همزاد شما یا کسی که روحش به شما نزدیکه وقتی اونها را نوشته. وبلاگ نویسی یکی از خوبی های بزرگش اینه که چند برابر زمانی که صرف نوشتن می کنید شما را...
-
صد سال تنهایی
دوشنبه 31 شهریورماه سال 1382 03:04
این صدمین نوشته من در این وبلاگ هست، البته تقریبا نه دقیقا، از روی شماره آرشیو شده این میشه صدمین. به سبک مجله فیلم می خواستم برای این پست مروری بکنم، این چند ماه تجربه را و این که چه بود و چه شد. ولی الان انگشتانم یاری نوشتنی طولانی را ندارند. یک ساعت بیشتر نیست که آخرین شعر از مجموع چهل شعر را تمام کردم، این آخریها...
-
توکیو بدون توقف یا کارگردانی بازیگر
شنبه 29 شهریورماه سال 1382 21:43
توکیو بدون توقف ( چه اسم بی ربط و پرتی! ) را امروز دیدم، دوباره در یکی از همان سانس های شلوغ شنبه که تا حلقوم سینما پر شد. البته فیلم هم نبض این جماعت را می داند و خوب از کلیشه ها استفاده کرده است برای جذب تماشاگر. داستان فیلم ترکیبی است از چندین کلیشه معروف و نخ نمای تم طنز یعنی برادر شکاک و متعصب، عاشق بی معشوق،...
-
مردان پوک پر از اعتماد ...
جمعه 28 شهریورماه سال 1382 22:47
این را که می نویسم ممکن است کمی تند یا توهین آمیز باشد ولی واقعا بهش اعتقاد دارم. این نوشته را باید دیشب می نوشتم ولی صبر کردم کمی آرام بشوم بعد، هرچند گاهی اوقات احساسی نوشتن لازم هست برای تخلیه هیجانات مثبت یا منفی. تازه خانه آمده. روی تخت دراز کشیده است. خسته است و کمی بی حوصله. زنش برای یک مراسم زنانه بیرون رفته...
-
بی هدف
پنجشنبه 27 شهریورماه سال 1382 01:29
گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت... زمان در من خواهد مرد و من بر زمان خواهم خفت...
-
دایی بهت تبریک می گم !
دوشنبه 24 شهریورماه سال 1382 17:01
داشتم شام می خوردم، حدودای 10:30 یا 11 بود داییم زنگ زد. همون که دو هفته پیش آمد اینجا و کلی روزنامه داد دست من که شعرهاش را از توش در بیارم بگذارم تو دیسکت ! آخه برای چاپ مجموعه شعرهای انگلیسیش بهش گفتند باید دیسکت اون را بده یعنی تایپ شده کامپیوتریش که کار ناشر محترم آسونتر باشه. کمی جا خوردم، چون هفته پیش هم درست...
-
ویگن رفت ؟
یکشنبه 23 شهریورماه سال 1382 21:33
واقعا ویگن رفت ؟ الان توی صبحانه خواندم. حس بدی دارم، یک لحظه دلم خالی شد. دیر وقتی بود گویا با سرطان همراه بود. نمی دانم ، بیشتر از خودش با ترانه هایش آشنا بودم. دل دیوانه براستی دل را دیوانه می کرد. هرچند که هر آنچه کرد در خاطرمان نماند ولی او بخشی از نوستالژی یک نسل بود. قصه عشق و درد با ترانه های او تکرار می شوند....
-
opera مرورگری ساده و خوب
یکشنبه 23 شهریورماه سال 1382 14:58
اگر شما هم مثل من از براوزر ( browser ) اینترنت اکسپلورر یا همان IE تان خسته شده اید یا حداقل برای تنوع و داشتن یک جایگزین در موارد اضطرار دنبال یک browser کمکی می گردید من Opera 7.2 را پیشنهاد می کنم. ( وب سایت - دانلود ) یک فایل 3.2 مگابایتی کوچک بعد از نصب امکانات زیادی را در اختیار شما می گذارد همراه با ظاهری زیبا...
-
پدر
پنجشنبه 20 شهریورماه سال 1382 03:51
روز پدر را هم نخواهیم تبریک گفت پس چه روزی شایسته شادباش خواهد بود ؟ من نسبت به کلمه های تبریک ، پدر و مادر دچار یک نوع واکنش غیر ارادی شرطی شده ام. بعد از آن جمعه سیاه که جلوی چشم هایم خرد شدن پدر و مادری را دیدم و صدای شکستن روح فرزندانی را شنیدم نمی خواهم سوهان روح این سوختگان شوم. پدر و مادر ، فرزند ، ... این ها...
-
وبلاگ، عکس، هاستینگ و ...
چهارشنبه 19 شهریورماه سال 1382 00:02
چند روزی هست که به شدت توی مود گرفتن فضا و ثبت دامین هستم. با یک سیستم مستقل کارهای زیادی می شود کرد که داشتن وبلاگ کمترین آن هست. بیشترین چیزی که من را تحریک می کند درست کردن یک photoblog هست. هرکسی که دوربین به دست می گیرد دوست دارد عکس هاش توسط دیگران دیده بشوند و کجا بهتر از اینترنت. برای ثبت و هاستینگ شرکت زیاد...
-
القاعده تریبون غیر رسمی !
دوشنبه 17 شهریورماه سال 1382 19:05
خبرهای منسوب و اظهارنظرها در مسائل مختلف، بعد از 11 سپتامبر که گروه القاعده در صدر توجهات مردم جهان قرار گرفت و سرویس های اطلاعاتی در پی تحلیل و بررسی هر حرکت این گروه تمامی نشانه ها را با جدیت دنبال می کردند، به یکباره یکی از نیمه های تاریک و پیدا که همیشه مشکوک ولی مهم بودند تبدیل شد. چون در همه سالهای پیش که این...
-
تهران، ساعت ...
دوشنبه 17 شهریورماه سال 1382 10:49
روز پرکاری بود، ساعت چهار رسیدم. سیستم نرم افزاری یک دستگاه XRS مربوط به آنالیز عناصر مشکل داشت که یک ساعت وقت گرفت و حل شد و کار من تمام شد ولی برای ستینگ و calibration تا آن موقع با مهندس معطل شدیم. دانشکده علوم دانشگاه تهران. دستگاه های فوق العاده قوی و گران قیمتی هستند اگر ازشان درست استفاده بشه و اصلا استفاده...