« اعطای جایزه صلح نوبل به خانم شیرین عبادی چنانچه در رژیم پهلوی صورت می گرفت قطعاً با پیام تبریک بالاترین مقام مملکتی مواجه می شد و چه بسا حکومت یک هفته را نیز جشن ملی در کشور اعلام می کرد.
اما در عالم بدیهیات قدر مسلم آنست که در رژیم پهلوی بواسطه همسوئی جهتگیری سیاسی این رژیم با منویات دولتهای غربی، هرگز نوبلی دال بر اعتراض به نقض حقوق بشر از هر نوعی (زنان و مردان و کودکان) به کوشندگان اعاده این حقوق تعلق نمی گرفت.
این در حالی بود که در آن رژیم نیز مردان و زنان بزرگی وجود داشتند که سالها برای اعاده حقوق مشروع شهروندی و تامین آزادیهای بدیهی سیاسی مبارزه می کردند و بعضاً در زندانهای ساواک محصور بودند.
دکتر علی شریعتی نمونه بارزی از مبارزان راه آزادی در رژیم پهلوی بود که صرف نظر از خدمات عمیق و تاثیر گذار مبارزات وی در جنبش آزادیخواهی مردم ایران هنوز هم بعد از گذشت 26 سال از زمان درگذشت اش کتب وی در صدر کتب اسلام شناسانه پر فروش در جهان اسلام است.
اما شریعتی هرگز نتوانست مرکز توجه هیچ محفل بشر دوستانه ای در غرب شود... » ادامه
تبعات نوبل، نوشته ای از داریوش سجادی
پی نوشت : با نوشته ایشان هم می توان مخالف بود هم موافق، تحلیل ظاهرا منطقی است ولی عمیقا قابل باور نیست. این نگاه دایی جان ناپلئونی که اگر آغاجری جایزه را می برد اصلاح طلبان تقویت می شدند پس حالا که نبرده است، این جایزه به تضعیفشان خواهد انجامید و ... ربط دادن موضوعات بی ربط است. شریعتی شاید اگر عمرش کوتاه نبود چنین جایزه ای نصیبش می شد شاید هم نه، این موضوع دخلی به رسیدن جایزه به دست یک فرد سکولار به جای یک فرد روشنفکر مذهبی نمی تواند داشته باشد. اساسا این تقسیم بندی ها شاید بیشتر برای ما قابل طرح باشد تا آنان.
در کل به نظرم در پس این جایزه بیشتر اهداف صلح طلبانه و بشر دوستانه است تا تفکرات سیاسی و کینه جویانه.
درود بر شما!
این قاعده بازیست... ساده است!
به امید آزادی٬ و به امید او...
بدرود!
شریعتی
آغاجری
سروش
سازگارا
ایکس
وای
زد
مردان مرد در قلب ملیند
سعدیا مرد نکو نام نمی رد هرگز
مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند.