القاعده تریبون غیر رسمی !

خبرهای منسوب و اظهارنظرها در مسائل مختلف، بعد از 11 سپتامبر که گروه القاعده در صدر توجهات مردم جهان قرار گرفت و سرویس های اطلاعاتی در پی تحلیل و بررسی هر حرکت این گروه تمامی نشانه ها را با جدیت دنبال می کردند، به یکباره یکی از نیمه های تاریک و پیدا که همیشه مشکوک ولی مهم بودند تبدیل شد. چون در همه سالهای پیش که این گروه تروریستی خطرناک فعالیت خود را انجام می دادند بی خبری و جدی نگرفتن آن ها منجر به مواجه با فاجعه ای به بزرگی 11 سپتامبر شد پس این بار با حمله آمریکا به افغانستان و از بین رفتن بزرگترین حامی و پناهگاهشان و به تبع امکان رساندن مواضع و به مردم یا به قول خودشان مسلمانان جهان باردیگر نوعی بی خبری به سبب تضعیف و نابودی بخش عمده ای از نیروها و امکانات بوجود آمد.

از همان ابتدا شبکه تلویزیونی الجزیره با هوشمندی تمام این تیریبون را به نام آن ها در اختیار خود گرفت و پخش بیانیه ها و تحلیل ها و بیشتر تهدید های این گروه تبدیل به یکی از فعالیت های مهم و ویژه این شبکه شد. الیته به دلیل همان نگرانی قبلی که جهان علاقه نداشت بار دیگر این گروه را به حال خود قرار دهد شبکه الجزیره توانست بدون مانعی جدی کار خود را پی بگیرد و در ادامه ژست ضد آمریکایی تبدیل به یک قهرمان در دنیای عرب شود.

اما مساله مهمتری است که در زیر این فداکاری، الجزیره آن را پنهان کرده است. نفع الجزیره استفاده از این شبح نامشخص برای بیان دیدگاه های تند خود یا کشورهای دیگر است که نمی تواند از زبان خود مطرح کند ولی پوشش القاعده مناسب برای آن هاست. القاعده هم که در غیر این حالت خود را فراموش شده می بیند راه دیگری جز تن دادن به این تریبون ندارد.

بنابراین اگر هر از گاهی حرف کشورها و گروه های دیگر را از زبان القاعده و صدام و ... در این شبکه و شبکه های دیگر که جدیدا علاقه خاصی در استفاده از این تریبون پیدا کرده اند می شنوید نباید زیاد تعجب کرد. مثل موضع گیری اخیر القاعده در مورد قتل حکیم و نسبت دادن آن به آمریکا و یهودیان و مبرا خواندن دامن ایران از این مهلکه ، که بسیار به تحلیل رسمی رهبر در روز قتل حکیم شباهت دارد. نام بردن چند باره از ایران و دفاع تلویحیشان حداقل نشان دهنده یک قدر دانی گرم از مهمان نوازی حکومت ایران است. مهمان نوازی که از دون ترین سربازان القاعده تا به گفته شخصی ( البته نمی توان صد در صد تضمینش کرد ) خود اسامه بن لادن علاوه بر چالش عمیقی که در سیاست خارجی ایران داشت نفعی نیز باید داشته باشد که این موضع اخیر به خیال خام اینان نفع دیگرش است.

صدای فردی که سخنگوی القاعده نامیده شده است گویی متن پنهان سیاست محافظه کاران در قبال عراق است. جایی که از نیروهای کرد به عنوان عامل آمریکا نام می برد شک و تردید ها را کم تر می کند و اگرنه القاعده اصولا غیر از تهدید و ارعاب کلامی چه نیاز به تحلیل های پیچیده و بررسی جزییات دارد ؟ برای او سیستانی و حکیم چه معنا می دهد و چه گونه بزرگترین دلمشغولی شیعیان - نجف - در سخن گروهی که قتل هر شیعه را دلیل همواری راه بهشت می دانند تبدیل به یکی از خانه های خدا شده است ؟؟

" آمریکا و اسرائیل نمی خواهند هیچیک از افرادی که میان مردم عراق نفوذ دارند به ایران وفادار باشند چرا که می ترسند ایران سلطه خود را بر عراق و منطقه گسترش دهد. "

علت این دوستی دیرینه چیست که القاعده خشک مغز بنیاد گرا را به سینه زدن سنگ ایران وامی دارد ؟! بقیه را خود بخوانید واقعا جالب است !