تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

تصمیم تازه آمریکا و آینده ایران

تصمیم منطقی است از جانب آمریکا، تصمیم بر مبارزه با اقلیت غیر مردمی دارای قدرت اکثریت از راه تقویت نیروها و حرکت های مردمی و پایان تلاش بر مذاکره با حکومت جمهوری اسلامی. خبر بی بی سی
بلاخره به این نتبجه رسیدند، حمایت و پافشاری برای سر براه کردن این رژیم نتیجه ای ندارد. تا حالا اگر فکر می کردند با پیغام و پسغام و مذاکره پنهانی یا فشار و تهدید و زور این حکومت دست از بازی ها و کارشکنی های پنهان و آشکارش برخواهد شست اکنون همچون خود ملت ایران تنها به یک راه می اندیشند؛ پایان دادن به کار حکومت فریب بیست و چند ساله و روی کار آمدن حکومتی مردمی بدون هیچ مقام و منسب الهی. قطعا اگر فشارهای بین اللملی درجهت برآورده شدن خواستهای مردم به حمایت از آن ها بپردازد می توان به کم هزینه ترین روش به برکناری قدرت مداران ضد مردم امیدوار بود، حرکتی که باید از درون مردم به دموکراتیک ترین روش ها یعنی با صحبت از تغییر قانون اساسی بوجود آید که نمونه بسیار مؤثر و امیدوار کننده آن منشور جمهوری خواهی است که با شناختن علت مشکلات در ساختار قدرت برای بوجود آمدن حکومتی به واقع جمهوری بدور از هر ایدؤلوژی و بینشی که باعث ایجاد دسته بندی هایی در تضاد با منافع ملی باشد تلاش می کند و به علت دسترسی به تریبون های بین اللملی و امکان تماس با مجامع جهانی می توانند منشا اثری باشند تا با سیر دموکراتیک بدور از خشونت حکومت را وادار به پذیرش حق حاکمیت مردم از طریق تغییر قانون اساسی کنند.
این تصمیم به معنای بر باد رفتن تمام آرزوهای محافظه کاران بر توافقات پنهان برای تمدید مهلت یا ادامه حکومت به اذای دادن امتیازات ننگین است، و نشان از رویکرد جدید آمریکا نسبت به نوع حکومت کشورهای خاورمیانه ای است. تلاش برای برپایی دموکراسی و حکومت های مردمی بسیار کم هزینه تر و پایدارتر از حمایت حکومت های غیرمردمی هر چند موافق با آمریکا خواهد بود و این تنها راه مبارزه با رشد بنیاد گرایی در این کشورهاست که آمریکا بعد از یازده سپتامبر تمام توانش را در مبارزه با آن صرف کرده است.
باید خشنود بود که شرایط ایران بعد از دوم خرداد یعنی با افزایش آگاهی های عمومی و سطح بینش اجتماعی نسبت به حکومت و جهان باعث شناخت موانع اصلی مسیر آزادی و مردمسالاری از جانب مردم شده است. شناختی که درپی آن حرکت هدفمند و مشخص برای رفع آن موانع و ایجاد نظامی مردمسالار از کانالی غیر از خشونت و انقلاب بوجود خواهد آمد و این خود کم چیزی نیست که بعد از صد سال نیاز به دموکراسی خواست تمامی اقشار و نه فقظ نخبگان جامعه ایران می شود.
این حکومتگران توانایی همساز شدن با حرکت توقف ناپذیر مردم برای رسیدن به آزادی و جامعه ای بهتر را ندارند پس چاره ای نیست باید آن ها را رها کرد و از کنارشان به مسیر ادامه داد. حال انتخاب با خودشان است باز هم می خواهند سد راه شوند تا این بار زیر دست و پا له شوند یا خودشان به آرامی از سر راه کنار می روند.
باید امیدوار بود این بار آمریکا براستی با حرکت درجهت منافع ملت ایران و با فشار بر قدرت های مطلقه  مسیر رسیدن به حکومتی مردمی را هموار سازد. شرایط در ایران به مراتب مساعد تر از عراق قبل جنگ است، تمام آن تراس ها و نا آگاهی های مردم در عراق برای مردم ایران کمرنگ تر شده است، ما اکنون می دانیم چه می خواهیم و خود هم آن را خواهیم گرفت بدون نیاز به هیچ جنگی...
- وزارت دفاع آمریکا پیشنهاد تغییر رژیم ایران را داد (ایران امروز)
- در همین رابطه بخوانید دو نوشته زیبای بهنود را : 
دوم خرداد و خوش خبر باش

نیما راشدان: « ۳۰۰ انسان را سرپا سوار هواپیمایی کردند که ۱۱۰ نفر ظرفیت داشت. هواپیما بدون تست قبل از پرواز از باند فرودگاه زاهدان برخواست. ۳۵ کیلومتری کرمان بود که ۳۰۰ آدم زنده به چشم خود دیدند که بدنه فلزی هواپیما درحال گسستن است . چیزی زبانه کشید برق عجیبی زد [...] هواپیما ترکید ، آن آدمها همه و همه متلاشی شدند ، آن رویاها همه نابود شد، آدمهای زنده ای که نفس می کشیدند ، با هم تکه تکه شدند ، ۳۰۰ مادر بی فرزند ، صدها کودک بی پدر و دهها خواهر بی برادر شدند. همه اینها به کنار ۳۰۰ انسان از بین رفتند... »  ادامه

درباره تاریک خانه...

از وقتی بلاگ اسکای بسته شد و در حدود بیست روز همه اون شوق و انرژی اولیه را از من گرفت دیگه الان کم کار شدم. یعنی یک جور انزوا و سرخوردگی دیجیتالی که گاهی خیلی آزار دهنده تر از بن بست های دنیای واقعی است. که همین باعث شده با خیلی از موضوعات یا چیزهای جالبی که برخورد می کنم دیگه حوصله دست به کیبورد بردن را نداشته باشم. دیشب هم تا دیر وقت بیدار بودم می خواستم مطلب جدید بنویسم که دیگه خواندن وبلاگ های بقیه و مخصوصا وبلاگ های تازه ای که توی ستون آخرین 15 وبلاگ آپ دیت شده بلاگ اسکای اتفاقی پیدایشان می کردم نگذاشت.
توی بعضی از این وبلاگ های تازه تاسیس که با یک انرژی وصف نشدنی و عشق و علاقه زیاد ساعت ها وقت برای آپ دیتش می گذارند نوشتن را با اطلاعات اولیه خودشان آغاز می کنند. یعنی یک جور معرفی نویسنده ، من هم به این فکر رفتم که اصلا این وبلاگ از زمانی که اولین وبلاگ های فارسی بوجود آمد درباره طرحش با خودم کلنجار می رفتم و چند بار تصمیم جدی گرفتم که شروع کنم ولی یک جور اینرسی و تردید باعث توقف می شد. آن موقع ها شاید نزدیک به یک سال و نیم پیش بیشتر به یک وبلاگ شخصی که انعکاس افکار درون تنهابم باشد فکر می کردم و این اسم تاریک خانه هم از آن جا بوجود آمد. وقتی که تب فهمیدن و همراه شدن با صادق هدایت بیشتر درونم وجود داشت و این اسم یکی از شاه کارهای اوست داستانی به نام تاریک خانه. جایی که اصل و ریشه تصویر های ثبت شده در ذهن بدون هیچ تاریکی قابل دیدن است. دیدنی که بجز بودن در آن تاریکی ممکن نخواهد شد، با ورود نور از بین میرود بکر بودنش و پاکی اش. تاریک خانه کنج خلوت و دنجی است که نباید اصالتش را با وجود هر کس از بین برد، باید همچنان تاریک بماند چون هم آنجا تحمل نور ندارد هم دیگران تحمل تاریکی.
این وبلاگ نا خواسته به مسیر دیگری رفت تا واژه تاریک خانه رنگ و بوی سیاسی بگیرد و سطحش تنزل یابد. شاید روزی نام مناسب تری برایش یافتم. در این وبلاگ می خواهم به همان درگیری های دنیای واقعی بپردازم. اینترنت، سیاست، سینما، عکاسی و کمی هم شخصی و روزمره... 
تاریک خانه میراث و یادگار شب های سکوت و خلوت ذهنم است. شاید شبی آن را به کسی نشان دادم... نمی دانم.

روشهای فرعی برای رسیدن به سایتهای مسدود

در مطلب چند روز پیش نوشته بودم که راه های فرعی دسترسی به سایتهای مسدود شده را می نویسم. توی این نوشته می خواهم چند تا از آنها را معرفی کنم.
- استفاده از web proxy ها : از آنجایی که در اکثر موارد علت عمده جلوگیری از دسترسی به سایتهای اینترنتی گذاشتن یک مانع - فایروال یا به اصطلاح پراکسی - بر روی کامپیوتر واسط، بین ما - به عنوان کاربران شبکه داخلی isp - و دنیای واقعی اینترنت ( که فقط آن کامپیوتر را به عنوان یک کاربر تعریف شده و مجاز - valid - می شناسد ) در isp ها می باشد، ما می توانیم به جای فرستادن درخواست دیدن آن سایت بسته شده به کامپیوتر واسط که در نتیجه صفحه ورود ممنوع را برایمان نمایش دهد، این درخواست را به یک واسط دیگر (که به صورت ظاهر یک سایت معمولی تلقی می شود و امکان دیدن صفحه آن به دلیل نا شناخته بودن برای مخابرات یا مشکلات فنی برایمان وجود دارد) در خارج از مرزهای isp مان می فرستیم و آن سایت بجای ما مستقیما به آن آدرس متصل شده صفحه را می گیرد و به نام و عنوان یک صفحه از سایت خود که مشکلی برای دیدنش از سمت ما وجود ندارد برایمان نمایش می دهد و به این طریق فایروالمان را دور میزنیم. این سایت ها به نام وب پراکسی مشهورند. Anonymisers و Guardster دو نمونه از این سایتها هستند. برای بدست آوردن نتایج بیشتر در صورت مسدود شدن این سایت ها در آینده باید با کلمات کلیدی web proxy یا anonymous web surfing یا مشابه آنها در جستجوگر ها بگردید. نتایج جستجوی گوگل
توضیح: ۱) gurdster را خودم امتحان کردم و مشکلی نداشت غیر از صفحه امروز که نمی توانست بیاورد ولی websiterelay آن را آورد. ( هر دو از طریق رنگین کمان)
۲) برای راحتی کار در عدم مراجعه هر باره به سایت وب پراکسی و طی مراحل آن تا رسیدن به خود صفحه مورد نظر می توان از url راحت و قابل تعویض برای سایت های مختلف که وب پراکسی websiterelay آن را فراهم کرده است استفاده کرد. کافی است جای آدرس را در انتهای این url بعد از /http/ به جای www.emrooz.org با آدرس موردنظرتان عوض کنید و در بخش address مرورگر خود کپی کنید تا به سرعت به صفحه مورد نظر برسید.
 
http://www.websiterelay.com/cgi-bin/nph-public-proxy.cgi/111/http/www.emrooz.org

- استفاده از search engine ها :
 بیشتر آدرس صفحاتی که در موتورهای جستجو ثبت و لیست می شوند برای دسترسی سریع تر تا یک مدت زمان مشخص موقتا در سرور موتور جستجو ذخیره می شود. چون امکان دسترسی مستقیم به آدرسهای مسدود شده نیست می توان از این صفحات ذخیره شده که تحت آدرس آن جستجوگر وجود دارد عملا به صفحه بسته شده دسترسی پیدا کرد. برای این کار به اسم آن سایت یا مطلب مورد نظر search کرده و در لیست نتایج مورد نظر بر روی لینک cached کنار آن صفجه کلیک کنید. عیب این نوع دسترسی بروز نبودن و فاصله زمانی است که بین آخرین زمان ذخیره شدن صفحه در جستجوگر و آخرین تغییرات ایجاد شده در سایت مورد نظر ایجاد می شود، که برای سایتهای خبری نمی توان از این طریق عمل کرد چون ممکن است آن cash دیگر بدرد نخورد.
 
- گرفتن مطالب سایتها از طریق email : ما در دسترسی به مطالب بیشتر از مجرای وب مشکل داریم، پس اگر بتوان این اطلاعات را در غالب دیگری که شامل این فیلترینگ نمی شود دریافت کنیم عملا موفق به عبور از سد ایجاد شده خواهیم شد. گرفتن مطالب سایتها بوسیله ای میل روشی قدیمی اما همچنان کارآمد است که مربوط به زمان محدود بودن دسترسی بعضی از کاربران به اینترنت فقط در حد سرویس میل بود. یعنی تعدادی سرور خودکار گیرنده میل به طور اتوماتیک می توانستند در جواب نامه هایی که با غالب خاص آن ها آدرس صفحه ایی را برایشان میل می کنند آن صفحه را به زمیمه بفرستند. یا گرفتن حتی پاسخ نتایج جستجوی یک آدرس میل یا مطلب خاص در زمانی که search engine ها به شکل امروز گسترده نشده بودند از سرویس های دیگری بود که از این طریق فراهم می شد. یکی از سایت هایی که الان می توان از خدمات پست الکترونیکش برای گرفتن روزانه مطالب یک سایت بهره برد سایت www4mail است. فرستادن مطالب به صورت ای میل در سایت های مسدودی که این امکان را فراهم می کنند روش راحتتری نسبت به استفاده از سایتهای ثالث مثل www4mail است. (مانند امکانی که در وبلاگ هودر ستون سمت چپ قرار دارد که می توان مطلب هر روز را با ای میل دریافت کرد).
 
- پراکسی های دیگر : همانند بحثی که در مورد یک برای استفاده از سایت های وب پراکسی جهت دور زدن پراکسی های محدود کننده isp ها اشاره کردم، می توان این کار را رسمی تر و بدون نیاز به سایت خاصی با منحرف کردن مسیر بدست آوردن محتوای سایت ها از حالت پیش فرض یعنی همین پراکسی یا واسط محدود کننده isp مان با پراکسی خارج از محدوده این isp در اینترنت عملا حالت مستقل از isp را بوجود بیاوریم. برای این کار باید تغییراتی در تنظیمات برنامه مرورگرمان بدهیم. در IE در بخش Tools Internet options Connection می بایست قسمت use a proxy server از بخش Lan Setting را فعال کنیم و آدرس های پراکسی مورد نظر را با شماره پرت آن وارد کنیم. فهرست تعدادی از ip ها و port number های آنان
سیستم peek a booty نیز روش مشابهی دارد با این تفاوت که در آنجا پراکسی های جایگزین فقط یک سری آدرس مشخص نیستند بلکه هر کامپیوتری که این نرم افزار را نسب کند می تواند به صورت یک پراکسی برای بقیه عمل کند و در واقع پیک بوتی یک شبکه متصل شده ناشناس است که با اتصال مخفیانه آن ها از قدرتشان بهره می برد و کاملا غیر متمرکز است.
 

برادر زن صدام، همسایه طبقه بالای ما ؟!

الان تو بی بی سی این را خواندم : برادر زن صدام حسین بازداشت شد، لوی خیرالله.
حیرت آوره یعنی این همان کسی است که سالها طبقه بالای ما زندگی می کرد. باورم نمی شود. دکتر لویی خیرالله دکتر مهندس در رشته های برق و آب تحصیل کرده انگلستان یک عراقی تبعیدی بود که همسر بریتانیایی هم داشت. او سالها پیش از عراق گریخته بودء دکتر لویی تحصیلاتش را در انگلستان ادامه داده بود و از آنجا با همسر و دو فرزندش رفته بود دبی و از آنجا به ایران آمدند. به خانه ما آن طور که مامانم می گوید سال 63 - 64 وقتی من دو سالم بود آمدند. اینجا حدود هشت سال ماندند و بعد برای دو سه سال رفتند اهواز چون دکتر تو شرکت برق روی پروژه های لایروبی سد کارون و سد سازی کار می کرد و از آنجا رفت انگلستان تا چند سال پیش که اتفاقی تو مسنجر با هم صحبت کردیم. 
آدم های خیلی خوب و محترمی بودندء یک پسر هم سن من به اسم حیدر داشتندء دکتر سال پیش تابستان که ایران آمده بود می گفت دانشگاه می ره و دو دختر و دو پسر دیگر که غیر از حیدر و زینب- دختر بزرگشان- بقیه اینجا بدنیا آمدند. ارتباط خیلی صمیمی با هم داشتیم آن ها هم اینجا کسی را نداشتند.
ولی همیشه ما او را به عنوان مخالف حکومت صدام می دانستیم که ارتباطاتی هم با مجلس اعلی و حزب الدعوه داشت و وقتی از ایران خارج شد بابا می گفت به دلیل توافقات میان ایران و عراق باید از ایران خارج می شد و هیچ وقت به روشنی دلایل ورود و خروجش از ایران معلوم نشد.
ولی اینکه خواهرش زن صدام باشد و نزدیکی با عدی داشته باشد اصلا برایم قابل تصور نیست. بعد از خاتمه جنگ فکر می کردم که حتما به عراق برمی گردد و آن وقت هم ای میلی برایش فرستادم که بی جواب ماندء حالا نمی دانم این یک اشتیاه بوده یا این که او همان لویی خیرالله آرام و متین است که ما بهش می گفتیم عمو یا به قول عربها ابوحیدر و به زنش خاله مارلین یا ام زینب.
امیدوارم آن که گیر آمریکایی ها افتاده او نباشد. ببینم جوابی به ایمیلم می دهد یا نه.
تصحیح (تکذیب) : امروز صبح جوابم را داد. نه اون که تو عراق گیر افتاده یکی دیگه است، ایشان تازه از عراق برگشتند انگلیس برای دیدار خانواده و ده روز دیگه هم دوباره به عراق می روند. و می گفت تا یک سال دیگه هم احتمالا با خانواده می رن به سرزمین پدری. خوب خدا را شکر. اگر قبول کنه از عراق یک وبلاگ رو شروع کنه خوب می شه.