« من که دیگه از دست این نانی و بابایی خسته شدم . هر روز یه اسمی برام میذارن . امروز صبح از خواب بیدار شدم دیدم نانی داره بهم میگه فلرتیشیای من !! بابا این فلرتیشیا دیگه چیه ؟ می دونم حتما این هم اسم یه جونور دیگه است .
صبح ها که سرحالم و دارم دست و پا می زنم ، نانی بهم میگه سلام علکم سوسک سیاه بالدار .. سلام علکم سوسک سفید خالدار ..
توی نی نی لای لای چرت وسط روزم رو که می زنم ، بابایی میگه توله خرس کوچولوی من ..
بیدار که میشم و تو بغل نانی می شینم و بین خواب و بیداری سیر می کنم ، نانی میگه ببین عین خوکچه هندی شده ..
از حمام که میام بیرون بابایی میگه قربون اون موهای گرت برم که شدی عین نسناس ..
خوشحال که میشم و دست و پا می زنم نانی میگه بورباغه من .. ( راستی چرا به قورباغه میگه بورباغه ؟ )
وقتی بابایی داره نازم می کنه میگه کره خر من ..
وقتی شیرم دیر میشه و من جیغ می کشم نانی میگه عین من و بابات سگی ..
وقتی لباسم رو عوض می کنن بابایی من رو ناز می کنه و میگه گنجشک من ..
یکی به من بگه بالاخره من کدومم ؟ »« بابایی به بازی ورق روی کامپیوتر گذاشته و نانی از صبح تا شب داره بازی می کنه و دیگه نوشته های من رو توی وبلاگ نمی ذاره . سرناد جون راست گفته ، باید مستقل تر بشم و به این نانی خودخواه تنبلم متکی نباشم . فقط اگه راه بیفتم .. آخ اگه فقط راه برم .. میام نانی رو از پشت کامپیوتر می زنم کنار و خودم وبلاگم رو آپدیت می کنم . »
ابراهیم نبوی :
« تلفنش با اضطراب زنگ می زند و می پرسد: از تهران خبر داری؟ می پرسم: از چه؟ می گوید: محسن سازگارا، محسن. جلو چشمم چشمهایی پر از عسل جلوه می کند و لبخندی بر صورتش که انگار هرگز تمام نمی شود. چشمهای محسن است که باهوش و جذاب خیره می شود به من و می گوید: من که می دونم اینها صلاحیت من رو برای انتخابات رد می کنند...می گوید: یکی از بچه ها تلفن زد و گفت که محسن تموم کرد. می پرسم: یعنی چی؟ می گوید: می تونی از تهران خبر بگیری. زنگ می زنم و خبر می گیرم. می گویند که احتمالش هست. گوشی را قطع می کنم. چشمم را می بندم. چشمم را می بندم. دنیا را می کوبند توی سرم. یعنی چه که تمام کرد؟ ...
...سخت است که بخواهی چیزی بنویسی و ندانی که به که می نویسی. خواستم نامه ای برای خاتمی بنویسم و از او بخواهم که وضع خطرناک سازگارا را جدا دنبال کند، اما دیدم واژه جدیت مدتهاست که از واژگان آقای رئیس جمهور حذف شده. [...] خواستم نامه را برای رهبری نظام بنویسم تا به او هشدار بدهم که حداقل برای حفظ خودش و چهارتا و نصفی از بقایای امت حزب الله عقل را به کار گیرد و لجن را بیش از این به هم نزند، اما گویی که همگان به بوی این لجن چنان خو کرده اند که نه هوای عفن و نه آب ناگوار دلشان را بدرد نمی آوردحکایت از شکایت و شکوه گذشته است و نامه دیگر جای ناله نیست. [...] گرفتاری ما سخت دشوار است. در مثلث بدی گرفتاریم، مثلث قدرت ایرانی. این حکایت ماست. گرفتار رهبری بی خرد، رئیس جمهوری بی عرضه و کارگزاری حقه باز هستیم......نمی دانم که حالا کجاست. نمی دانم کدام تخت بیمارستان با کدام اسم مستعار بدن او را برای زنده نگه داشتن میزبانی می کند. دلم از اینجا پر می کشد و به تمام بیمارستانها سر می زند. بالای تخت جعبه ای از آهن است که بر آن خطی سبز با سماجت حیات آدمی را گزارش می کند. محسن زنده است؟ آیا آن منحنی سبز همچنان سینوس مقاومت قلبی را که زندگی را برای یک ملت می خواهد گزارش می کند؟ سخت نگرانم... » کامل
این چند روزه بیشتر مشغول ور رفتن با مووبل تایپ و درست کردن قالب جدید برای اینجا گذشت. از طرفی می خواستم به احترام محمود نوشته های این چند روز مربوط به او باشه که فعلا چیز زیادی پیدا نکردم و نشد.
ولی در بالا پایین کردن های مووبل تایپ، چیزهای جالب زیادی کشف کردم تاحدی که سر تسلیم در برابر خالق این سیستم مدیریت محتوی یعنی زوج جوان صاحب شرکت six apart فرود آوردم. همه چیز پیش بینی شده و واقعا حیرت آور است. حتما امتحانش کنید. برای تست و demo به اینجا سری بزنید.
برای یادگیری و حل مشکل هم قویا سایت ابزار های فارسی را پیشنهاد می کنم. محیط خوب و تمیزی که می شه توش خیلی چیزها یاد گرفت. اگر حوصله و وقتی بود بیشتر درباره امکانات و توانایی های ام تی می نویسم.
طراحی قالب هم تقریبا تمام شده، یک قالب نیمه مدرن و تا حدی متفاوت که تماما با استفاده از تگ های <div> ساخته شد. این تگ هم واقعا چیز قدرتمندی است و کارکردن باهاش شدیدا لذت بخش. می شود هر لحظه هر ایده ای را وارد کار کرد که این دقیقا از نظر راحتی و انعطاف پذیری نقطه مقابل استفاده از جدول <table>، یعنی پیش بینی همه چیز از قبل، هست.
نکته دیگری که می توانم در مورد طراحی با html بگم ضرورت وجود یک مرورگر غیر از IE برای چک کردن نتیجه کار است. مثل opera یا netscape که محبوبیت بیشتری دارند. گاهی آنقدر نتیجه کار در این مرورگرها متفاوت است که تحمل شدنی نیست. حتما باید به نمایش صفحه در این مرورگرها هم توجه داشته باشیم، حتی اگر مثل من مجبور باشید برای تامین نظر شورای نگهبان، ببخشید جناب اپرا ! مسیری را به کل عوض کنید به نظرم لازم است، چون همه دنیا که مثل ما به این IE نچسبیده اند، یک وقت دید چند تا بازدید کننده با شخصیت و با کلاس netscape کار را برای همین عجق وجق بودن صفحه از دست دادید، از ما گفتن بود ! ﴿ خودم که فعلا برای از دست ندادن این چند تا و نصفی های احتمالی با این اپرا حسابی سر کار رفتم! ﴾
حالا که بحث طراحی و وبلاگ شد بگذارید یک ابزار قدرتمند دیگر را هم معرفی کنم که این بدرد همه بلاگرها می خوره : ویرایشگر آف لاین.
یادتان می آید چند وقت پیش این مسئولان محترم بلاگ اسکای با هزار تا مژده و وعده و عشق و علاقه و خیلی چیزهای دیگر ابزار خارق العاده نوشتن و پست مطلب به صورت آف لاین شان را به خورد ما دادند ؟ خوب واقعا چیز مزخرفی بود و کوچکترین کارها را هم نمی توانست انجام بدهد، حالا این ویرایشگر را دانلود کنید و به قول معروف حالش را ببرید! یک ابزار برای تایپ متن با امکان تغییر در html و هزار جور امکان دیگه که در نهایت می شه به صورت یک فایل html یا متن، ذخیره اش کرد. برای تست آن لاینش هم می توانید به اینجا بروید، دانلود نسخه آف لاین هم از اینجا.
قبل از تمام کردن و تا آمدن لینک دونی چند خبر غیر کامپیوتری هم بدهم.
اول اینکه اکبر گنجی نامزد دریافت جایزه معتبر ساخاروف برای دفاع از حقوق بشر و آزادی از طرف فدراسیون سبزهای آلمان شده است. مبارک است ان شاالله : ﴾ خبر بی بی سی
فکر می کنم اگر جایزه صلح نبل هم به هاشم آغاجری برسد کلکسیون افتخارات نظام تکمیل بشود !
خبر دیگه در مورد وضعیت محسن سازگارست. بعد از اعتصاب غذای مجدد گویا وضع سلامتش نگران کننده شده است. پدر و مادرش هم یک نامه فرستادند که اگر بلایی سرش بیاد، مسئول جان پسر ما شما هستید. خبر بی بی سی و نوشته مسعود بهنود .
خبر دیگه هم که سلامتی، الان سه و پنجاه و هفت دقیقه بامداد یکشنبه است، بعد از صرف یک فنجان شیر نسکافه داغ می خواهم این افاضات را به افاضات گذشته اضافه کنم !
راستی بد نیست مامان آدم هر از چند گاهی این موقع نصفه شب دچار بی خوابی بشه و بعد برای خودش و پسر عزیزش دو فنجان شیر نسکافه درست کنه ها، خیلی کیف می ده :﴾ نظر شما چیه ؟
توضیح : در صورت دیده نشدن عکس به اینجا بروید.