تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

سوریه هدف بعدی ؟

جنگ عراق بر خلاف همه فراز و نشیب های متصور و گاه نگران کننده برای آمریکا، که عمدتا غیر واقعی و ساختگی بود با روند مشخص رو به پایان است، گرفتن تکریت محلی که پیشبینی احتمال بیشترین مقاومت های سرسختانه می شد، به راحتی تسلیم شد و در کل تقابل عراقی ها بسیار ناچیز تر از حد قابل تصور بود و این نشان می دهد آن ترس بوجود آمده فقط ناشی از قدرت سخنوری صحاف - وزیر اطلاع رسانی - و تبلیغات بوده است.
اما اکنون بعد از هرج و مرج های اولیه (یونسکو از غارت موزه باستان شناسی بغداد و ناپدید و آسیب دیدن 160 هزار شی به عنوان جنایت علیه بشریت یاد کرده است) و خلأ بوجود آمده ناشی از عدم حاکمیت قدرت که با حضور پررنگتر نیروهای ا‌ئتلاف رو به کنترل می رود، مسائل اصلی در مورد حکومت آینده مطرح می شود.
اما قراین و نشانه ها دلالت بر اشتهای سیری ناپذیر آمریکا ست که به جد می کوشد از هم اکنون زمینه ها را هر چند تنهی خود قبولشان داشته باشد، برای هدف بعدی که ایران و سوریه بیش از سایرینی مانند کره شمالی یا کشورهای شمال شرقی آفریقا در تیررس است آماده کند و باز از میان سوریه و ایران سوریه بسیار سهل الوصول تر است بدلیل کوچک بودن کشور و پیچیدگی های کمتر حکومتی و سیاسی نسبت به ایران.
اما نشانه جالب دیگر تحلیل های بی بی سی است به عنوان یک رسانه مؤثر. مقاله "تفاوتهای حزب بعث عراق و سوریه" در این شرایط زمانی گواه دیگر بر این مدعی است، همانطور که پیش از آغاز جنگ عراق در زمانی که هنوز مباحث و کشمکش های خلع سلاح حتی در سازمان ملل هم مطرح نشده بود بی بی سی بخش ویژه ای برای عراق به عنوان نقشه مکان های حساس قرار داده بود که نشان از تصمیم جدی دو کشور بریتانیا و آمریکا برای پایان دادن به حکومت بغداد داشت.
اما این به هیچ روی خطر را از ایران دور نمی کند، حکومت ایران در شرایطی است که ناچار به مشخص کردن سیاست خود در مقابله با خطر است، آیا راه صدام را بر می گزیند؟ رفتن به جنگ با آمریکا فکری است که فقط می تواند برای گروه های تندرو ایدئولوژیک جدی و قابل تصور باشد، مسیری که یک پایان بیشتر ندارد و بعید است سران تصمیم گیر که علاقه وافری به ادامه قدرت خود دارند به آن بیاندیشند، صحبتهای اخیر رفسنجانی از تلاش جدید حکومت در عوض کردن مسیر خبر می دهد. اما هیچ حدسی نمی توان از موفقیت این روش زد، مذاکره با آمریکا اکنون در این شرایط به تنهایی نمی تواند تضمین کافی برای تحمل کردن این حکومت توسط آمریکا باشد چون بزرگترین مشکل نه در اتهامهای ظاهری مانند تلاش برای دستیابی به سلاح های کشتار جمعی و حمایت از تروریسم و ... است که در اساس بینش و جهان بینی این رژیم به وقایع پیرامونش می باشد و تا زمانی که ساختار غیر مردمی آن به ساختار مردمی و تر جیها سکولار مبدل نشود خطر جمهوری اسلامی از بین نرفته است.
بنابراین با توجه به ژست های تبلیغی مذاکره با آمریکا، عدم تجدید نظر اساسی نسبت به جایگاه مردم در این حکومت نمی تواند نگرانی را کاهش دهد، تجدید نظری که به هیچ روی نشانه ای از آن را نمی توان در سیاست های داخلی رژیم مشاهده کرد.
تنها خوش بینی در عدم باور این سیاست ها و روشن بودن ناکارآمدی آن نزد بیشتر سران حکومت است بر خلاف صدام که می دانست چه می کند و چرا و اگر قرار به ایستادگی باشد سست تر از آن است که به خاطرش جان خود را از دست دهند ! اما با مردم چه معامله ای کنند، از آن بباید گریز.
 
- تحلیل جامع مسعود بهنود " دلی را بزرگ بباید " + " نوبت ایران بعد از عراق " + " خطر نزدیک است "
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد