تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

عبد المجید خویی روحانی شجاع و مبارز یا مزدور انگلیس و عامل آمریکا ؟

از دیروز که خبر کشته شدن فرزند کوچک آیت الله خویی که حقیقتا غیر منتظره و ناراحت کننده بود پخش شد تا کنون که عده ای در عزایش در قم ، مدینةالعلم جمع شده اند نظرات و واکنشهای مخالف و موافق در تکریم و تکفیر او زیادتر از سایر کشته شده های این جنگ بوده است.
خانواده مرحوم آیت الله خویی از آن دسته مجامع غیر همسویی هستند که برداشت های ضد و نقیض را تا حد مقبولیت و تنفر مطلق امکان می دهدند و این پراکندگی شخصیتی راه را برای هر گونه دفاع مشکل می سازد، به طوری که در مورد شهادت سومین فرزند از چهار پسر همسر دوم آیت الله خویی چنان شد و هر دو گروه موافق و مخالف اسناد و شواهد قابل تاملی را دلالت می کنند که برای ناظر بی طرف تنها باعث سردرگمی می شود.
اما یک مساله را نمی باید بی توجه بود و آن لزوم بررسی و موشکافی هر پدیده به طور مستقل بدون پیش داوری ها و مفروضات و اتهامات تایید نشده بعضا واهی و خیالی و در پاره ای حقیقی و غیر قابل انکار قبلی است، که بررسی و حکم صادر کردن جز با دیدن آنچه که نیاز به دیدنش است عادلانه نخواهد بود. که در مواردی خالی شدن ذهن بی تاب و بی قرار جامعه از این فرضیات گاه به زمانی بس تاریخی نیاز مند است چنان که در احساس و دید ما نسبت به واقعی به بزرگی انقلاب بعد از گذشتن آن زمان که می باید از زمین تا به آسمان تفاوت ایجاد شده است و دیگر آن طور نیست که وجدان بیدار جامعه همه را با یک چوب براند و سیاه و سفیدی را تنها از میان طیف گسترده رنگ ها برگزیند.
و اکنون وقایع و روابطی شکل گرفته و یا در حال گرفتن است که تنها آیندگان پرده از رازهای بی شمارش خواهند گشود و خیانت را از خدمت تمیز می دهند.
اما اگر شواهد و قراین در یک ذهن حقیقت جو به درستی در کناری چیده شود می توان به نتایجی رسید که اگر دقیق نباشد لا اقل نا عادلانه هم نیست.
خاندان خویی هم این قاعده مستثنی نیستند که اولا کژ روی های عده ای از آنها و یا فرصت طلبی هایشان دلیل بر رانده شدن ابدیشان از بهشت نیست و آن را نمی توان چون بختک بر پیکره حیثیتشان بست و سایه های شوم بدنامی را یدک آن ها ساخت، ثانیا تفاوت شرایط می تواند خواسته های درونی متغیری را بسازد و تنها نام یک فرد نمی تواند نشان از منویات ثابتی در تمامی دوران ها باشد به سخن واضح تر من می توانم در جایی اشتباه کنم ولی این دلیل بر سیاه شدن مطلق و ابدی کارنامه من نیست.
ولی متاسفانه برای بیشتر جامعه دیدن تنها منحصر است تنها به آنچه که دیده می شود.
در مورد سید شهید -که نامیدنش جز این باید از درک ماورایی و خدایی گوینده از درون باطل وی خبر دهد- اما باید ترازو را در برابر آنچه شده و آنچه دیده می شود گذاشت.
اینکه وی سالیان بعد از سرکوب قیام مردم در جنگ عراق با کویت را با مسالمت و حمایتی که رنگ تاریخی نیز دارد در انگلستان اقامت داشته و در آنجا فعالیت می کرده است حقیقتی است غیر قابل انکار و از این روست و یا شاید به دلایل بی دلیل دیگری در نظر جانب جمهوری اسلامی که آنها به عنوان چیزی بیشتر در حد یک دشمن تا دوست مفروض بوده اند.
و به نظر من تلاش های وی از ابتدای طرح مساله عراق در آمریکا و مجامع بین المللی برای گرفتن سهم خود و گروه های شیعی در آینده عراق نه تنها مضموم نیست که حقی است مسلم برای گروهی که در راه ساقط کردن حکومت ظالم مبارزه کرده اند - باز ممکن است بگویید که هدف آنها نه آزادی مردم عراق از دست یک دیکتاتور که به دام انداختن آنها با پرچمی به ظاهر اسلامی بوده که آنگاه خواهم گفت این هم از آن فرضیات غیر قابل تایید است که شاید حتی محال، در شرایطی که دیگر سیاست جهانی و منطقه ای و منافع ابر قدرتان مانع از ادامه کار موجودیت ها و حکومت های سر کوبگر و مردم فریب است که صدام هم جزو این معدود دایناسورهای باقی مانده بود تا امروز که بیرون رانده شد- و حالا شرایط را در استفاده از منافع مشترک آمریکا و مردم عراق و یا حتی خودشان دیده اند که با آنها همراه شوند.
آیا مردم عراق توانایی آن را داشت که به دست خود جبارانی چون صدام و حزب بعث را به زیر بکشد؟ و حالا که آمریکا مصلحت خود را در رفتن صدام دیده است باید به مردمی که به استقبال نیروهای در جنگ با صدام که شهرشان را از وجود نیروهای او پاک کرده اند رفته اند نسبت عامل یا مزدور بدهیم ؟
کوتاه سخن آنکه به نظر من اگر مجید خویی یا هر نیروی مخالف صدام که به علت اشتراکات استراتژیک با آمریکا، برای رفتن صدام به خاطر آزادی مردم یا حتی بسیار پایین تر از آن منافع خودشان با آمریکا و هم پیمانانش همراه شده اند نمی توان آن ها را سرسپرده و مزدور دانست بلکه باید سیاست دان دانستشان که از شرایط بهترین استفاده را کرده اند.
 
نظرات 1 + ارسال نظر
fatemehsheikholeslami شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 04:47 ق.ظ

سلام، چه کسی‌ مسول عدم امضای توافق نها‌یی خواهد بود؟ رهبر؟ روحانی؟ دلواپسان؟ همه ما؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد