تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

قتل حکیم و نگرانی های عراق

آیت الله حکیمخبر کشته شدن آیت الله حکیم واقعا برایم تکان دهنده بود وقتی دیشب بعد از یک روز کامل بی خبری و آرام گرفتن ساعتی در دل کوه و رود یک باره آن را شنیدم. البته نه به دلیل علاقه شخصی به حکیم یا هم عقیده بودن با او، بلکه بیشتر به خاطر ادامه یافتن حرکت های کور انقلابی و انتقام جویانه که قصد تخریب آرامش عراق را دارند دردآور بود. دیشب ناگهان به یاد روزهای اول انقلاب افتادم. پا گرفتن گروههایی که با آینده نگری از فرصت نهایت استفاده را برای حذف رقیبان بالقوه کردند و بسیاری در خفا در زیر لب سرود شادی خواندند و به ظاهر فریاد و ناله که فلان شخصیت یگانه را از دست دادیم.
سرنوشت دردناکی است، داستان عراق. بسیار مضطربم از اینکه تمام آن تلاشها برای فراموش شدن دیکتاتور از ذهن مردم، انگار قرار نیست به نتیجه برسد. سختی و ناهمواری ها هر روز با سرسختی بیشتر راه رسیدن به آرامش و صلح را ناامیدانه به بن بست می کشاند.
 
حکیم عدم وجودش برای آینده نگران در خفا بسیار شادی آفریده است. با اینکه او نماینده یک گروه شیعی بود که بیشتر تمایلات بنیادگرایانه داشت تا اندیشه های دموکرات و مردم سالار ولی به نظر من بسیار در معتدل کردن حرکت و جهت گیری سیاسی زیر مجموعه خود از زمان حضورش در عراق بعد از سقوط صدام تاثیر گذاشت، که نمونه بارزش دلکندن از جمهوری اسلامی و پذیرفتن قواعد بازی در برابر خواست آمریکا و منحل کردن نیروی چند هزار نفره سپاه بدر است. گروهی که رژیم ایران با سالها میزبانی مهربانانه از آنان در آینده عراق بسیار بر رویش حساب می کردند و این تغییر جهت سران مجلس اعلا ضربه بزرگی به تفکر ایجاد نمونه مشابه جمهوری اسلامی در عراق زد تا حدی که جمهوری اسلامی در فکر ایجاد یک جانشین برای عملی کردن این خواب محال پذیرای رهبر گروه تندروی جماعت صدر ثانی ، مقتدی صدر شدند.
 
بنابراین تمام سه روز عزای عمومی و بر سر سینه زدنهای حکومت نه از سر مهر و محبت به خاندان حکیم که بیشتر برای متشنج کردن فضا بر علیه آمریکا و انگلیس می باشد و مانوری است که به قصد برون رفت از فضای سنگین اتهامها و مخمصه های متعدد در انگلیس و جهان علیه حکومت و انفعال سیاسی دچار در آن طراحی شده است ( نگاه کنید به بیانیه رهبر که با تحلیلی بی پایه و غیر منطقی عاملان ترور را به آمریکا نسبت می دهد ) .
عراق مطلوب سران حکومت ایران کشوری است مشابه فلسطین یا حداقل لبنان تا خبر مبارزات گروه های تندرو علیه استکبار را در اختیار دستگاه تبلیغی و سیاسی رژیم بدهد. هرچند این مسیری است که ممکن است زمان را کمی برایشان کند سازد تا با وعده های بی شرمانه سیاسی و اقتصادی به لابی های موثر خود را از سوی انگشت اتهام جامعه جهانی رها برای مدتی خلاص کند ولی دیگر افکار عمومی و دولت ها قصد تحمل حکومت های دیکتاتوری را ندارند و این نیز نتیجه ای نخواهد داشت. جمهوری اسلامی باید در برابر افکار عمومی جهان پاسخ گوی اتهامات سالها عملیات خرابکارانه و بمب گذاری ها و ترور شخصیت ها را بدهد و دیگر نمی توان مانند دادگاه میکونوس با استفاده از سیاست آلمان در حفظ روابت تجاری با ایران از آن جان سالم به در برد.
 
به هرحال امیدوارم گروه ها و ملت عراقی با تحمل شرایط تا تصویب قانون اساسی و استقرار حکومت مرکزی خشونت گرایان را از به وقوع پیوستن آرزوهای بیست و چند ساله شان نا کام گذارند.
در تحلیل بی بی سی با اشاره به مذهبی بودن نجف نتیجه گرفته شده بود که نمی تواند این انفجار کار گروه های مذهبی باشد ولی به نظر می رسد با محرز شدن انجام قتل سید مجید توسط گروهی تندرو و شیعی - جماعت صدر ثانی - نمی توان با مطرح کردن طرفداران صدام بررسی گزینه های دیگر و انگیزه قدرت طلبی های سیاسی در گروه های مذهبی و شیعی خشونت گرا را در انجام این بمب گذاری نادیده گرفت.
 
+ انفجار در نجف - گزارش تصویری  بی بی سی
+ چه کسی حکیم را کشت   علیرضا نوری زاده
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد