تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

خوشبختی هیچ چیز نیست

خوشبختی هیچ چیز نیست
خوشبختی لحظه کوتاه آوازی است
لحظه تکرار موسیقی غمناک
لحظه دردناک دلتنگی
و بغضی گرفته در گلو
خوشبختی حتی عشق هم نیست
خوشبختی تنها یک دست است
که به روی دست من گذارده شد
یا قطره سردی که بر روی صورتم بازی کنان پایین می آمد
خوشبختی لبی بود که به روی لبت تر شد

خوشبختی تجربه تکرار دو بدختی است
و بدبختی تجربه تکرار دو خوشبختی
خوشبختی شنیدن و بودن است
در سکوت سنگین و لطیف شب
در سکوت سرخوش صبحی زود
و تماشای  پنجره ای که تاریکیش روشن می شود
خوشبختی صدای اذان صبح است
و صدای کوتاه تو که از پشت صدایم می زنی : چای می خوری؟

خوشبختی هیچ چیز نیست
جز خواندن شعر در کوچه ای باد می آمد
جز شب سرد زمستان
جز یک دست که گرم نمی شود
خوشبختی یک مه غلیظ است که از کوه پایین می آید
یک کتاب است که تا انتها می خوانی
یک فکر است که از ذهنت می گذرد
یا شاید هم تنها همین اتاق من باشد...

خوشبختی نیافتن راز خوشبختی است
و بدبختی یافتن دلیلی بر خوشبختی
خوشبختی لحظه ای است که من فکر می کنم :
شعر می نویسم
من فکر می کنم زندگی می کنم و
خوشبختم
خوشبختی یک انتظار کشنده است
خوشبختی بازی با واژه هاست
و حس دستی گرم پس از مردنی سرد
حتی یک ساعت که صفر می شود
و یا یک روز که زیاد راه می روی

خوشبختی هیچ چیز نیست
حتی تکرار یک خوشبختی هم نیست
خوشبختی برادری است که برادرش را
عاشقانه دوست دارد
و مادری که هیچ وقت نمی گوید
پسرم دوستت دارم
خوشبختی دیدن عکس کسی است که
دیگر نیست
خوشبختی کسی است که دیگر نیست
و شاید وسوسه یک خودکشی است

خوشبختی هیچ چیز نیست
خوشبختی یک بدبختی است...

نظرات 5 + ارسال نظر
مبین سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:03 ب.ظ http://tgs.blogsky.com

مطلب واقعاْ قشنگی بود...منو به فکر وا داشت.به فکر واداشت تا به خوشبختی هام توی زندگی فکر کنم و اونها رو دوباره ترجمه کنم.***
خوشبختی لحظهء رسیدن به نهایت است.لحظه ایست که چند صدم ثاتیه بیشتر نمیتوان آن را حس کرد.لحظه ایست که انسان رو به گریه میندازه.لحظه ای هست که دیگه همه چی معنی ظاهری خودشو از دست میده.لحظه ای یه که انسان رو به وجر میاره و در آخر لحظه ای یه که منو به یاد خدا میندازه.هر چند که نماز نمیخونم.روزه نمیگیرم و... ولی دلم به عبادت دیگری رضایت میده.به عباداتیکه منو به وجر میاره و خوشبختم میکنه.

آذر کیانی چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ق.ظ

سلام خوشبخترین! کسی که ببیند و دیدن را تجربه کند خوشبخت است. و شما دیدید که خوشبختی چیست...... و این یعنی خود خوشبختی. میان فاصله و دیدن / همیشه فاصله ایست/ چرا نگاه نکردم... این را فروغ گفت .... فروغ ندید؟

باران چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:30 ب.ظ

زندگی جدی تر از اونیه که بشه جدیش گرفت ... تو خوشبختی چون هنوز می تونی بهش فکر کنی ...
چون عنوز نفس می کشی ...
هنوز می تونی دوست داشته باشی و دوست داشته بشی ...
چون هنوز از دیدن یک پروانه سر شوق میای
چون هنوز راه رفتن زیر بارون رو دوست داری
...
برای خوشبخت بودن فقط نفس بکش ...

علی چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:21 ب.ظ http://alieta.persianblog.com

و یک دریچه که از آن ...

leon پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:05 ب.ظ http://www.leon12.blogspot.com

سلام..خوشبحتی:وقتی همون چیزی که می خوای باشی..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد