دیروز در برنامه ی ترانه سرایان در فرهنگسرای ابن سینا علی دهکردی مطلب جالب خواند. چیزی شبیه شعر بود با همچین مضمونی که: شنیده بودم که فقر که بیاید ایمان از در دیگر خارج می شود٬ حالا با تجربهی جنگ و جبهه و ترکش و تمام این سالها٬ فکر می کنم که اگر ایمان بیاید دوباره گرسنه خواهم ماند!
سلام آقا سیره
کجائی
با من قهری؟
بای
عشق و عاشقی گرسنگی و سرما و خیلی چیزای دیگه سرش نمی شه البته اولاش ولی بعدها ....ایییییییییییی همچین.............
و بعد از اینکه گرم بشی میگی ...
همیشه یه چیزی هست واسه زندهبودن!
سلام. خوب طبیعی است کنار بیا.
یعنی افریقاییها عاشق نمیشن؟ ... یه چیزی نوشتم، جدی نگیر، راستی سلام!
شما هم نوشته من رو جدی نگیر !
گشنه بودم یک چیزی نوشتم : )
دیروز در برنامه ی ترانه سرایان در فرهنگسرای ابن سینا علی دهکردی مطلب جالب خواند. چیزی شبیه شعر بود با همچین مضمونی که: شنیده بودم که فقر که بیاید ایمان از در دیگر خارج می شود٬ حالا با تجربهی جنگ و جبهه و ترکش و تمام این سالها٬ فکر می کنم که اگر ایمان بیاید دوباره گرسنه خواهم ماند!
آقا جون خوشحالم دوباره به وبلاگتو سر میزنم..
من تمایل به تبادل لینک با شما هستم شما هم اگه موافقید به من بگید ..
بای بای