تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

آخرین جرعه جام تهی ...

تو بمان با من ، تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
من فدای تو بجای همه گلها تو بخند
در دل ساغر هستی تو بجوش
من ، همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست
آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش ...
 
این را در انتهای آخرین نوشته از آشنایی یافتم.
من دیوانه این شعر با آن صدای دلنشینم.
نمی دانم فقط محمد اصفهانی این را خوانده یا کس دیگری هم با آن لحن زیبا زمزه اش کرده است وقتی ؟ ولی در صدایش بغض و دردی است که حالم را دیگرگون کرد زمان شنیدنش اول بار.
هیچ گاه هم به درستی و از ابتدا جایی پیدایش نکردم، هر بار هم که شنیدمش از روی تصادف بود. شد چون آن تکه هایی که می آیند بی صدا و گم می شوند بی هشدار.
اگر کسی درباره اش دقیق تر می داند یا جایی که این ترنم راز آلود نیایش وار را در بر دارد می شناسد، سخت درودش گویم گر من را هم خبر دهد. 

تازه : دوست خوبم آرمینی این شعر فریدون مشیری را به صورت کامل تو وبلاگش گذاشته.
نظرات 4 + ارسال نظر
پولاد همایونی شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:41 ق.ظ http://siperisk.blogsky.com

دوست گرامی درود!
وبلاگ زیبا و خواندنی شما در سیپریسک معرفی شده است. بروید و ببینید.

بهشت شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:20 ق.ظ http://nochagh.blogsky.com

چه خوب که با بغض تو صدای آدما حال ات دگرگون میشه پس لبا ببرمت شب شعر بیماران روانی تو قطرات اشک بی اختیار از چشمت سرازیر شود همچون من و گریه امان ات را ببره

زمینی شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:44 ب.ظ http://aiehaiezamini.blogsky.com

اصفهانی این آهنگ رو تو آلبوم «گلچین» خونده که یه مجموعه‌ی تقریباً نوحه‌خونیه. قبل از اون هم معین این آهنگ رو خونده بود که البته من اجرای اونو ترجیح می‌دم.

هاله شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:32 ب.ظ http://haleh.net

من زیاد ازش خوشم نمی آد..اما این آهنگ رو با صدای معین..سالها پیش شنیدم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد