تاریک خانه
تاریک خانه

تاریک خانه

بازگشت

سلام. نگران نباشید من دوباره برگشتم. اتفاقی نیفتاده بود... نه، دستگیر نشده بودم. فقط این کامپیوتر بد موقع لنگهای مبارک را داد هوا و رفت توی کما، الان هم کلی با خواهش و تمنا به هوشش آوردم آخه فکر می کنم از جریان آپ گرید کردن و عوض کردنش یک چیزهایی فهمیده بود و می خواست درس عبرتی به ما داده باشد. خلاصه که فعلا بهش اطمینان دادم که بابا ما بی وفا نیستیم که شما را بعد نه ده سال ول کنیم و دنبال عشق تازه ای بیفتیم، تو مثل اینکه بیخ ریش ما بسته شده ای، جهنم ! اگه بچه ها بهت می گن نفتی مهم نیست اگه می خوای یک صفحه را باز کنی جونت بالا می آید آن هم مهم نیست، ما تا آخرش با همیم، نگران نباش : )
ولی تجربه بدی نبود این چند روز بی کامپیوتری و بی اینترنتی، دوباره شب ها تا دیر وقت با کتاب و مجله به دست خوابم می برد، فهمیدم که رادیو هم می تونه برنامه های بدردبخوری داشته باشه، با همه این چیزهایی که بودند و من مدتها کاری باهاشون نداشتم شنیدن اخبار تلویزیون از همه عذاب آور تر بود، برای شنیدن دو کلمه درباره لاله و لادن باید کلی اراجیف و جنگ و اخبار کن فیکون عالم را گوش می کردی، واقعا هیج برنامه ای به اندازه اخبار تلویزیون نمی تونه اعصاب آدم را داغون کنه.
مرگ لاله و لادن واقعا غم انگیز بود ولی این مسیری بود که خودشان آگاهانه انتخابش کرده بودند و این حرف ها و ادعاهایی که هر دانشجوی دامپزشکی هم دیگر با وقاحت تمام داره مطرح می کنه که بعله اگر ما عمل می کردیم فلان می شد و بهمان حرف مفت است، سی سال این دو در اینجا بودند با سکوت و فراموشی هیچ کس فکر نمی کرد می شود به آنها کمک کرد حالا که با دیدن کورسویی از امید، مشکلات و خطرات این سفر را پذیرفتند همه مدعی شده اند که چه و چه... روحشان شاد.
مرگ دیگری هم در این مدت اتفاق افتاد البته شخصی، مرد بزرگواری که جز نام نیک چیز دیگری در ذهن ها باقی نگذاشت، شاید نشناسیدش من هم نیازی به گفتن اسمش نمی بینم، این روزها آنقدر مرگ نزدیکمان شده که دیگر از مرگ همسایه هم کسی شکه نمی شود.
هجدهم تیر هم آمد و رفت فکر نمی کنم اتفاق فوق العاده و دور از انتظاری افتاده باشد هرچند هنوز چیزی نخوانده ام، به نظرم جنبش و مبارزه ای که بخواهد در یک روز آغاز شود و شب به پایان رسد جز فاجعه چیز دیگری ندارد، بله نماد خوب است ولی اگر سالی یک روز به خاطر بیاید و دوباره فراموش شود نتیجه ای ندارد.
زیاد نوشتم، حالا باید چند برابر این را جبران این چند روز بی خبری بخوانم.
تا بعد...

تکمیل : امروز پیکرهایشان را به تهران بازگرداندند فردا هم در شیراز به خاک خواهند خفت، فاصله امیدواری و ناامیدی گاهی چه کمرنگ می شود. خبر بی بی سی + در سوگ آن دو
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد